بسمه تعالی 

احیاء نام منطقه باستانی رستاق به شهرستان رستاق و تصحیح یک دروغ تاریخی

(در صورتیکه مسئولان کشوری، نام عالم بزرگ جهان تشیع را نامناسب و نازیبا بدانند)

در پی درج جوابیه شورای محله اشکذر به "اعتراض مردمی و به امضاء شوراهای اسلامی بخش مرکزی و روستاهای رستاق و محله های فیروزآباد و مجومرد به مصوبه تغیر نام شهرستان صدوق" که در شماره 3350 مورخ 24/9/1392 روزنامه پیمان به چاپ رسیده است قصد بلاغ جواب دادن به جوابیه توهین آمیز شورای محله اشکذر نیست اما از آنجا که منزلت یک قلم در نگارش واقعیات اجتماعی می تواند شخصیت شهر و دیار خود را با بکار بستن جملات سنجیده و صادقانه تجلی بخشد و هم میتواند با جوهر دروغ سازی و مرکّب تعصبات محله ای باعث فتنه و نقاق و نفرت‌پراکنی و گسترش سازماندهی ‌شده جعل و جهل و تحریف تاریخ آن دیار و فریب توده‌های مردم که برای مقاصد ناسیونالیستی است باشد، مع الوصف تنها جهت شفاف سازی و تنویر اذهان خوانندگان محترم، خود را موظف می دانیم تا در برابر جوابیه مذکور که برخاسته از نوعی نگاه غیرجامع و استدلال غیر منطقی و عدم صداقت در گفتار و رفتار و دروغسازي است مطالبی را پاسخ دهیم. از متن جوابیه معلوم میشود متن اعتراضات 80 درصد مردم شهرستان صدوق را دقیق مطالعه نکرده اند و با دستپاچگی واکنش نشان داده اند و نیز حاکی ازین است که شوراهای محله اشکذر فاقد دیدگاه کارشناسی نسبت به مسایل اجتماعی و فرهنگی و تاریخی محدوده شهرستان صدوق بوده و با كتمان حقايق و واقعيّات امر، بیشتر بر اساس منافع محله ای خود جوابگوی اعتراضات به حق مردم بوده اندو بهتر بود کمی صادقانه تر و از روی تحقیق این جوابیه را می نوشتند. در ذیل نمونه هایی از این عدم صداقتها مطرح شده اند حال آنکه براي اينهمه تناقض و پریشان گویی هيچ توجيه معقولي نمي‏توان يافت. البته مردم بهترین قاضی در این میان هستند و مراجعه به رای مردم ، همواره در اولویت است.

1- متاسفانه با کمال تحیّر و تعجب در ابتدای متن جوابیه شورای محله اشکذر تاسیس بخش اشکذر را به دروغ در سال 1317 عنوان نموده اند. . در قدیم میگفتند که"دروغ هرچه بزرگتر باشد شنونده راحتتر قبول میکند" اما باید گفت در جهان امروز و در عصر اطلاعات این اصل است که "دروغ تاریخی به زیان گوینده آن تمام خواهد شد".  بخش رستاق در سال 1349 با نفوذ محلی در بخشداری آن زمان نام این بخش کهن را به بخش اشکذر به ناحق تغییر دادند. سوابق مکاتباتی بخشداری رستاق گویای این مطلب است.

2-شهرستان صدوق در سال 1376 جهت شکل گیری و برای ایجاد همسویی و همزیستی و دیگر مولفه ها و معیارهایی مشترک میان تمامی محله ها و روستاها نیاز به نامی جامع و همه پسند بود با توجه به توافق آحاد مردم به نام عالم بزرگ شیعه ،صدوق نام گذاری شده و این نام مقدس شرط اولیه و ضمن عقد تاسیس شهرستان بوده است.

3- از آقایان شورای اشکذر باید پرسید ارتقاء تنها بخش اشکذر به شهرستان صدوق بوده یا با تجمیع بخش اشکذر و بخش خضرآباد و منطقه باستانی ندوشن ( بالای 60 درصد وسعت ) شهرستان صدوق تاسیس شد؟

4-شورای محله اشکذر به قول خودشان وقت و هزینه و زمان زیادی در حدود 16 سال از 17 سال تشکیل شهرستان صدوق را به طرح "تغییر نام شهرستان" گذاشتند حال ما بیان میکنیم لزومی به اینهمه زحمت و هزینه ندارد، از استاندار محترم یزد به عنوان نماینده دولت تدبیر و امید صمیمانه دعوت به عمل می آوریم تا به شهرستان صدوق تشریف بیاورند و در کلیه مناطق شهرستان صدوق به جز محله اشکذر به طور تصادفی و حتی چشم بسته از ساکنین سوال بپرسند که آیا از این مصوبه کارشناسی نشده و تفرقه انگیز تغییر نام شهرستان راضی اند یا نه؟؟؟

5-آقایان شورا تعیین نام صدوق را در دولت هفتم که برای ایجاد روحیه همدلی و وحدت نام گذاری شده را کارشناسی نشده و شتابزده و دور از تدبیر عنوان نموده و کار لابی گری و در خفا در دولت دهم را کارشناسی شده مینامند!!؟؟

6- درصورت صحت موضوع "عدم مقبولیت عمومی نام شیخ صدوق" و "مقبولیت همگانی نام اشکذر"در بدو تاسیس شهرستان صدوق، شورای محله اشکذر جهت استحضار اذهان عمومی طومار اعتراض آمیزی از کل محدوده شهرستان به جزء محله اشکذر در سال تاسیس بیاورند.

7- در سطر نهم جوابیه آقایان شورا تغییر نام مناطق و استان هایی از کشور را مسبوق به سابقه و اینگونه خطاها و تصحیح آنها در دولت های مردمی "امری طبیعی" دانسته حال آنکه در ستون دوم بند سوم در پی مصوبه تغییر نام شهرستان صدوق که اعتراضات علنی ، شفاهی و مکتوبِ 80 درصدی بهمراه داشته و دارد خواستار احترام و به رسمیت شناختن می باشند.

8- و اما قصه پر غصه، آقایان شورا از طرح "بازگشت نام کرمانشاه" و موضوع هویتی " حفظ نام خلیج همیشه فارس" برای همنوا سازی با تغییر نام شهرستان صدوق استفاده ابزاری و تبلیغاتی نموده اند حال آنکه باید گفت "جانا سخن از زبان ما می گویی". موضوع های مطرح شده موضوعات تاریخی-هویتی می باشند، در اسناد تاریخی، محدوده استان کرمانشاه از قرون گذشته به نام کرمانشاهان و حوزه خلیج فارس حداقل از قرن چهارم به بعد همواره به همین نام معرفی شده اند. در مورد محدوده جغرافیایی مورد بحث در کلیه کتب تاریخی یزد حداقل از قرن هفتم ه.ق محدوده جغرافیایی کهن گردفرامرز- ابرندآباد تا میبد به نام بلوک رستاق و به عنوان یکی از چهار یا پنج محدوده تقسیم بندی شده یزد معرفی شده و کلیه آبادیهای این محدوده را از توابع بلوک رستاق می داند و تا چهل سال پیش نیز آبادیهای از زارچ تا میبد را زیرمجموعه بلوک رستاق می نامیدند که متاسفانه به دلیل نفوذ متنفذین محله اشکذر در سال 1349 نام این روستا را با زدودن نام کهن رستاق برروی این محدوده گذاشتند.حال آیا شعار خلیج همیشه فارس با توجه به مستندات موجود و کتب تاریخی با شهرستان همیشه رستاق همنواتر است یا شهرستان اشکذر؟. مراجعه به منابع مختلف تاریخی وجغرافیایی یزد از زمانه های دور تا به امروز صحت هر یک از این دو ادعا را تثبیت میکند.

9- با مطالعه مورد شماره 1 و2 جوابیه به این نتیجه می رسیم که آقایان شورا یا طومار اعترضات عمومی مردم را به دقت مطالعه ننموده یا اینکه با چرخش معنادار در گفتمان با ذکر یک کتاب تاریخی به اثبات پیشنه کهن محله اشکذر پرداخته اند حال آنکه در اعتراض منتشر شده هیچ مطلب سوال برانگیز در مورد قدمت محله مذکور عنوان نشده است که دو مورد از پنج مورد جوابیه را به قدمت محله اشکذر اختصاص داده اند. در صورتی که متن اعتراض حاوی این است که محدوده جغرافیایی شهرستان صدوق شامل آبادیهای کهن و تاریخی است که در کتاب مذکور و دیگر کتابهای تاریخی یزد نامبرده و با توجه به مستندات تاریخی و وجود چندین سایت تاریخی زمان ساسانیان و اشکانیان وآبادیهای زیرخاک و محدوده شهر کهنه نشان از قدامت کل منطقه رستاق باستان دارد و تکرار می کنیم جغرافیای شهرستان صدوق فراتر از یک محله است اما متاسفانه در جوابیه، "محدوده دیار شهرستان صدوق" از دید "دیار محله اشکذر" به آن نگاه شده است(فکرِ خود و رایِ خود در عالم رندی نیست      کفرست در این مذهب خودبینی و خود رایی). محله اشکذر در خاطره تاریخی رستاق پیشینه‌ای فرهنگی و تعلق خاطری ندارد.نام شهرستان باید پاسداشت هویت جمعی و فرهنگی مردم و خاطره تاریخی مشترک آنان باشد نه فقط نام یک محله. متاسفانه باتوجه به ذکر شرایط و معیارهای تغیر نام شهرستان در متن اعتراض، شورای محله اشکذر تنها با بی منطقی به استناد اینکه محله اشکذر(همچون دیگر آبادیهای کهن منطقه رستاق) کهن میباشد عنوان کرده اند که "نام اشکذر با شرایط خواسته شده کاملا موافقت و همخوانی دارد"!!(با کدام منطق)؟ رستاق یعنی آبادیهای کهن و تاریخی( از گردفرمرز تا میبد) اما اشکذر بر گرفته از نام اشک ابن ذال است. کدام نام تداعی کننده کل شهرستان است؟

10-در جوابیه، مصوبه وحدت شکن را بازگشت نام خوانده اند. ما اهالی شهرستان صدوق تا آنجا که یادمان است از ابتدا که شهرستان تاسیس شد نام مبارک صدوق زینت بخش شهرستان بوده است و یاد نداریم قبلا نام شهرستان اشکذر بوده باشد و اعلام میکنیم در جامعۀ امروزی شهرستان صدوق دیگر دوران حاصل دهی چنین درخت های بد حاصل و نامبارک ( همچون تغییر نام بخش کهن رستاق به بخش اشکذر در سال 1349 که آنهم مخفیانه و با لابی گری صورت گرفته) سپری شده و میوۀ تلخ درخت عظمت طلبی و محله پرستی اشکذر در محدوده جغرافیایی شهرستان صدوق در این مدت 50 ساله باروری نامشروع داده و اعلام میکنیم که نام اشکذر در ذائقه مردم شهرستان شیرین نیست و با این نام مخالفیم و در صورت نازیبا و نامناسب خواندن نام عالم بزرگ شیعه توسط مسئولان کشوری، بازگشت نام رستاق به شهرستان رستاق را تصحیح یک دروغ تاریخی میدانیم.

11-در مورد شماره 2 جوابیه تغییر نام شهرستان صدوق را با نام استان فارس و استان یزد قیاس قرار داده است حال سوال این است که فارس نام شهر نیست وبا توجه به تاریخ و فرهنگ و ویژگیهای استان، به این نام نامیده اند و استان یزد به دلیل شاخصه های تاریخی، جمعیتی، اسناد و تقسیم بندیهای تاریخی ودیگر ویژگیهای شاخص شهر یزد، استان را به این نام نامیده اند. حال محله اشکذر دارای چه ویژگی های شاخص تاریخی، فرهنگی،جغرافیایی و جمعیتی نسبت به دیگر آبادیها و محله های شهرستان دارد که شهرستان صدوق را بخواهند با اهانت به نام شیخ صدوق و شهید صدوقی به نام این محله نامگذاری کنند؟من باب قیاس بغدادآباد مهریز و مهرجرد میبد از سده های خیلی دور نیز در کتب تاریخی آمده است و تعلق این محله ها را به شهر میبد و مهریز عنوان شده است. آیا هیچ جای تاریخ تعلق محله هایی از رستاق به اشکذر عنوان شده است؟

12- در مورد شماره 5 جوابیه آمده شده است که برای جلوگیری از سوء استفاده دشمنان نظام جمهوری اسلامی و کشور با مصوبه تفرقه افکنانه دولت که که مطمئنا بر اساس اطلاعات غلط و عدم شناخت دقیق شرایط منطقه شکل گرفته است مخالفت نشود حال آنکه مجموعه دولت بر طبق صریح آموزه های دینیمان قابل انتقاد اند چنانکه امیر مومنان نصیحت کردن حاکم از سوی مردم را از حقوق حاکم و وظایف مردم می داند. خاستگاه ما اسلام است نه لیبرال دموکراسی. اسلامی که در آن "میزان رای ملت است" و " چون مردم خواهان اجرای احکام اسلامی هستند نامش جمهوری اسلامی شده است" ( شهید مطهری ) و "هرگاه نسبت به فریاد کسانی که می گویند آزادی نیست بی تفاوت شوند روز مرگ انقلابشان است"(شهید بهشتی) . اسلام در جمهوری اسلامی ایران، اسلام علوی است. اسلام علوی ایران میان اقوام، محله ها و روستاها در برقراری عدالت تفاوت قائل نمی شود. حقیقت را فدای حس محله گرایی و تعصبات محله ای نمی کند. عدالتخواهی همه جانبه را تضعیف آن نمی داند. هر شهروند مسلمان عدالت را همه جانبه و در همه سطوح می خواهد و آنرا از هویت اسلامیمش می داند و می خواهد "بدون آمریت، با اخلاق یک محیط اجتماعی دینی و عقلانی بسازد" و اسلام برایش اصل است . آقایان شورا باید روح و هدف قانون اساسی و آموزه‌های شرعی را درک کرده باشند. بی‌شک روح قانون اساسی و شرع مقدس اجرای عدالت است و "جمهوری اسلامی ایران نظامی است بر پایه ی ایمان به عدل خدا در خلقت و تشریع ..." (اصل دوم قانون اساسی)دولت جمهوری اسلامی ایران موظف است برای نیل به اهداف مذکور در اصل دوم قانون اساسی همه‌ی امکانات خود را به کار گیرید، که از جمله آن رفع تبعیضات ناروا و ایجاد امکانات عادلانه برای همه در تمام زمینه های مادی و معنوی است. (اصل سوم قانون اساسی)قانون و مصوبه‌ای که نتواند این اهداف بلند را برآورده سازد معیوب و مستحق اصلاح است. مصوبه‌ای که نتواند عدالت را در همه‌ی زمینه‌های فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و ... ایجاد کند وشکاف و تبعیض را به همراه داشته باشد، مصوباتی که خلاف اصول قانون اساسی در خصوص رفع تبعیض های ناروا بر مردم باشد، باید مورد رسیدگی قرار گرفته و در این زمینه همه‌ی ما مسئولیت داریم. و افسوس و صد افسوس كه چنين ستم و استبداد و بي‌صداقتي، در نظام جمهوري اسلامي، در دولت دهم كه با شعار عدالت‏خواهي و عدالت‏گستري بر سر كار آمده بود، ظهور كرده است. لذا اینجانبان اعتراض به مصوبه نفاق افکنانه اواخر دولت دهم را بنا به فرموده امیرمومنان وظیفه شرعی مردم و به تبع آن شوراهای اسلامی می دانیم و صد البته باورمندان به این مصوبه باید به نقدهای مخالفان با "جدال احسن" پاسخ دهند و آزادی مخالفان آن مصوبه را محدود نکنند تا مصداق رفتار دینی باشند چنانکه امیرمومنان بود و صد البته که نمی توانند جوابی منطقی و همه جانبه ( سیاسی، تاریخی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و ... ) به این مصوبه تغییر نام شهرستان بدهند. شهید مطهری معتقد بود همین گفتگو ها و اعتراض ها و نقدها بود که سبب پیشروی و پویایی اسلام می شد و امام انتقاد و حتی تخطئه را هدیه الهی می دانست برای رشد انسانها.

13-مضحک است که اعضای شورای محله اشکذر طومارها و اعتراضات مکتوب، بویژه طومار منتشرشده که با اجماع بیست شورای روستا و نمایندگان محلی که به نمایندگی از 80 درصد مردم شهرستان صدوق است به رشته تحریر درآمده را دغدغه خاطر و نگرانی یک نفر(نویسنده) آنهم  با شائبه و انگیزه ناپسند میدانند و شورای پنج نفره محله ی اشکذر خود را به عنوان نماینده آحاد مردم شهرستان صدوق معرفی می کنند!؟

14- شورای محله اشکذر در مورد 3 و در بیان و توجیه علت برداشتن نام شیخ صدوق از شهرستان ادعا دارند که چنین نامی زیبنده و در شأن شهرستان نبوده لیکن آمادگی داشته تا در صورت درخواست های واصله برای تغییر نام آبادیهای مشتاق به صدوق، بزرگوارانه! از هیچ کوشش و پیگیری دریغ نورزند! و نیز لابد برای خالی نبودن عریضه و نشان دادن حسن نیت حوزه علیمیه نداشته ای را در محله اشکذر به نام شیخ صدوق نامگذاری کنند! جداً باید از این همه درایت و فهم نه یک و صد آفرین که هزاران احسنت و آفرین نثار کرد که به خود اجازه میدهند آشکارا به ساحت مقدس شیخ صدوق توهین نموده بلکه شعور خوانندگان محترم را به بازی بگیرندو در این میان باید به این میزان از خود بزرگ بینی که حتی جایگاه قانونی و وظایف شورای شهر را به فراموشی سپرده و مدعی پیگیری نام روستاها و مناطقی است که از نظر عرفی و قانونی مستقل بوده و دارای شوراهای محلی جداگانه ای می باشند، تاسف خورد. امروز شهرستان صدوق از این نحله فکری تمامیت خواه تا مرز انفجار و فروپاشی پیش رفته تا کی همه شهرستان را در محله کوچک اشکذر خلاصه کردن و تا کی .... و تا کجا می خواهد ادامه یابد؟ لابد تا تجربه جدایی منطقه دیگری چون زارچ، ندوشن و جهان آباد از پیکره شهرستان!!!

15-مردم متدین، متعهد و شهید پرور رستاق که تعداد 78 شهید، 20 آزاده و 124 جانباز و بیش از 600 رزمنده و 2 شهید انقلاب را تقدیم این مرز و بوم نموده اند، در هیچ زمانی نه تنها به نام شیخ صدوق توهینی ننموده بلکه صدوق را نشانی از شیخ بزرگ صدوق و یادآور نام شهید محراب یزد(شهید صدوقی) می دانند و بر آن افتخار می کنند. مسئولین سیاسی و lمنیتی شهرستان و استان افراد توهین کننده به نام شهرستان را از سالها قبل شناسایی نموده اند لذا  اگر اعضای شورای اشکذر در گفتار خود صادق هستند در فرصتی مناسب و در محیطی عقلایى و با حضور کارشناسان می توانند یک نشست عمومی با داوری مردم شهرستان صدوق که از نزدیک شاهد کارها هستند و با حضور خبرنگاران که قدرت تحلیل دارند در منطقه رستاق تدارک ببینند تا در ابعاد مختلف در مورد اینکه چند در صد مردم از نام اشکذر راضی هستند به تبادل نظر و مشورت و قضاوت پرداخته شود.