عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



تاریخ : یک شنبه 31 فروردين 1393
بازدید : 2437
نویسنده : سردبیر

سردا شهید علی اکبر مددی  اولین شهید شهرستان  از خانواده مذهبی در سال 1336 در فیروزآباد  چشم به جهان گشودایشان در تاریخ نوزدهم مهر سال پنجاه نه در اولین روزهای جنگ تحمیلی عراق علیه ایران در منطقه سرپل ذهاب به درجه رفیع شهادت نائل گردید  روحش شاد و یادش گرامی باد


تاریخ : یک شنبه 24 فروردين 1393
بازدید : 757
نویسنده : سردبیر

 

بعد از حدود 9 ماه از خرید زمین برای احداث پارک در فیروزآباد توسط شهرداری اشکذر اکنون  هنوز این زمین دست نخورده و به حال خود رها شده است. جای سوال باقی است که  اکنون که دورافتاده ترین و روستا در شهرستان صدوق دارای پارک و فضای مناسب برای وسایل بازی است چرا مسئولین تعلل کرده و اقدامی انجام نمیدهند  در اینجا که دیگر بهانه  نیست

.  بودجه هشتصد میلیونی مصوب وزارت راه برای احداث میدان وردی فیروزآباد در 6 سال گذشته  در کجا هزینه شده است و چرا هنوز این میدان بلاتکلیف است   هیچ بهانه ای از سوی مسئولین شهرداری پذیرفته نیست و اینکه فلانی راضی نمیشود  را نمیتوان ملاک عمل قرار داد اگر به این صورت باشد که تا حالا باید پروژه های بسیاری ناتمام مانده باشد .  به طور حتما با بودجه مصوب وزارت راه  در زمان خود به راحتی میتوانستند میدان ورودی را ازادسازی کرده و حتی فضا سازی و کار های جانبی آن را هم  انجام دهند ولی اگنون بعد از گذشت 7 سال  و هزینه کردن این پول در ناکجا آباد اشکذر جای سوال باقی مانده که چرا دیگر بهانه میگیرد  به  حقوق مردم فیروزاباد احترام بگذارید.

یاد اورد میشود در حدود 35 سال پیش ورودی فیروزآباد به عنوان طرح مصوب سراسری به عوان ورودی شهر مطرح بوده است و این پروژه با دسیسه  به اشکذر منتقل شد و اکنون شاهدیم که  میدان غیر استاندارد اشکذر که تا به حال باعث بوجود امدن  تصادفات  زیاد شده است  بدون تعلل اجرا شد و  حتی فضا سازی ان نیز انجام گرفته است واقعا مسئولین  باید به مردم فیروزآباد پاسخگو باشند  و این یک بی عدالیت آشکار است. 

در طول ده سال گذشته شهرداری  مهترین اقدامات شهرداری اشکذر برای فیروزآباد:

1- نصب چند سطل آشغال در فیروزآباد

2- نصب تابلو کوچه ها  

3- جمع اوری زباله ها 

4- اسفالت کردن چند کوچه و روشنایی آن 

5- آزاد سازی قسمتی از میدان ورودی میدان فیروزآباد و  خیابان کلانتری

5- احداث ادامه خیابان ایت الله فیروزآباد  خیابانی پر پیچ و خم  که  به پیست رالی شباهت دارد البته در باغات و زمین های اشکذر ایجاد شده است .

و در اخر خریداری زمین برای پارک  که  ان هم معلوم نیست به چه نیتی شهرداری سر کیسه را شل نموده است

این در حالی است که بودجه یک روستا از ناحیه رستاق حدود 300 میلیون تومان میباشد که توسط شورای روستا در یکسال هزینه میشود.

حال جای سوال باقی میماند که چرا مسئولین شهرداری در طول ده سال گذشته  بودجه ای به اندازه  تیم فوتبالشان برای فیروزآباد هزینه نکرده اند.؟؟؟؟؟؟؟

تیم فوتبال شهرداری اشکذر در ده سال گذشته بیش از یک میلیارد ریال از بودجه های جاری شهرداری  دریافت کرده است

درخبرهای  بعد  هزینه های چند ده میلیاردی که در توسعه صرفا محله اشکذر هزینه شده را  ارائه میدهیم 


تاریخ : یک شنبه 24 فروردين 1393
بازدید : 728
نویسنده : سردبیر

سایت نسیم صادق که مشخص نیست با پول چه کسانی و یا چه ارگانی اداره میشود اقدام به ارائه خبر یکجانبه  به نفع محله  اشکذر کرد.

خبری تحت عنوان :::

نصب تابلوی “دانشگاه پیام نور رضوانشهر صدوق” کوبیدن بر طبل دوگانگی نیست؟!/ منافع چه کسانی در میان است؟

در حالی که حدود 75 درصد مردم شهرستان مخالف تغییر نام شهرستان بوده اند طومار های زیادی  از همه شهرستان از فیروزآباد مجومرد تا خضرآباد و رستاق درجهت  لغو مصوبه غیر قانونی  دولت احمد نژادکه   تحت نفوذ سیاسی و طی روند غیر قابل قبول انجام گردید یکی از سایت های شهرستان اقدام به پخش خبری  مضحک نموده و بر طبل دو گانگی میکوبد. 

اقلیت  20 درصدی محله اشکذر از تمامیت خواهی خود چشم پوشی کند  و بر طبل دوگانگی نکوبد . در سال 76 مرد م بخش خضرآباد  اهالی رستاق و محله های فیروزآباد و مجومرد  بر  اسم صدوق توافق کرده بودند و اگر بنا به تغییر اسم باشد  هرگز حاضر به پذیرش اشکذر نبوده اند.

به گفته آقای طالبی معاون سیاسی استانداری مصوبه تغییر نام شهرستان هنوز ابلاغ رسمی نشده است.  استاندار قبلی که در روز آخر ماموریت خود اقدام به انتشار نامه ای به ادارات مبنی بر اماده سازی مقدمات برای تغییر اسم کرد اقدامی در جهت بازخورد گرفتن مردمی  و ماست مالی فعالیت های سوال برانگیز و خود بود.

اقداماتی که  حقوق 80 درصد مردم شهرستان را نادیده میگیرد

 اقداماتی که با فریب  مردم شریف رضوانشهر و معتمدان آنها و وعده پوشالی شهرداری  که هرگر محقق نخواهد شد همراه هست. 

اقداماتی با اهداف انقلابی نظام جمهوری اسلامی سازگار نبوده  حقوق قانونی مردم شهید پرور فیروزآباد و رستاق را نادیده گرفته است. 

اقداماتی باعث ایجاد روحیه یاس و ناامیدی در بیش از 70 درصد مردم شهرستان بوده و  باعث بوجود آمدن اختلافات روزآفزون در کل شهرستان میگردد.

شاهدیم که سایت نسیم صادق که معلوم نیست با چه پولی  اداره میشود شروع به حمایت در  جهت منافع یک محله از شهر ستان نموده است. 

بهای پیشرفت محله اشکذر را چه کسی میپردازد ؟  هویت شهری اشکذر به قیمت نابودی هویت 1500 ساله فیروزآباد و مجومرد انجام گرفت. و اکنون شاهدیم که هویت  3000 ساله رستاق  خضرآباد و فیروزآباد و مجومرد که در هیچ کجای تاریخ منتسب به اشکذری نبوده است دچار چالش شده است.

90 درصد ادارات دولتی در یک خیابان اشکذر قرار گرفته و این نشان دهنده روح تمایت خواهی  این محله است  تنها همین دلیل کافی که نباید به هیچ قیمیت  زیر یوق و فشار این مردمان قرار گرفته و  فتنه جدید آنها را در نطفه خفه نمود.

اشکذری ها در طول 16 سال اخیر  پولهای زیادی را هزینه نموده اند . حاضر شدند 70 درصد وسعت شهرستان را واگذار نمایند تا اسم خود را علم نمایند.  سرانجام در اخرین روزهای آخر دولت احمدی نژاد از ضعف آن استفاده نموده و با استفاده از ابزار قرار دادن نمایند ه مردم یزد و صدوق مصوبه منفور و جنجال برانگیز با فشار زیاد به تصویب رساندند .در همان سال ابتدایی زارچ از اشکذر جدا شد چرا که میدانست ماندن با اشکذر به بهای عقب ماندگی زارچ تمام میشود.  و اکنون مردم مجومرد  که  با  فریب خوردن معتمدین  آنها توسط  فرصت  طلبان اشکذر  و وعده پوشالی شهرداری دچار یاس و ناامیدی شده اند و مثل باروت هر لحظه منتظر وقوع جرقه ای برای انفجار هستند.

بهای این اقدامات را چه کسی میپردازد ؟   خطاب ما به اشکذری هاست انصاف داشته باشیددنیا زود گذر و ظلم ناپایدار.  از جان ما چه میخواهید  ما اسم شما را نمیخواهیم  اسم شما در نزد ما هیچ ارزشی ندارد شما هیچ پشتوانه ای ندارید  واقعا نه از نظر تاریخی و فرهنگی چیزی برای گفتن نداریدو بهای  پیشرفت شمااز جیب ما پرداخت شده است.   اسم شما برای ما هیچ افتخاری ندارد  تنها یاد اور ظلم , روحیه غرور تمامیت خواهی و تکبر است  ما نمیخواهیم منتسب به شما باشم  این را  چجور به شما بفهمانیم ؟؟!!!. 

 

 



:: موضوعات مرتبط: اجتماعی , ,
تاریخ : سه شنبه 18 فروردين 1393
بازدید : 1022
نویسنده : سردبیر

مرحوم حاج علی اکبر دانشمند کد خدا میراب و بزرگ فیروزآباد در زمان خودش بود. ایشان  تمام عمر خود را به حق صرف فیروزآباد نمودند و حدود 60 سال از عمر شان که میراب  فیروزآباد بودند قنات فیروزآباد رازنده و پرآب نگه داشتند. ایشان در مسائل اجتماعی همیشه پیشرو و یارو یاور مردم بودند. در دوره ای از سال حدود دهه 20 الی دهه 60که دو محله کناری  به صورت تقریبا دیکتاتور مابانه اداره میشد مرحوم دانشمند عزیز به عنوان یک رهبر ,کدخدا و میراب و بزرگتر  فیروزآباد با احترام و اخلاق بزرگمنشانه با مردم رفتار می نمود به طوری که  وقتی که پس از بعد حدود 60 میراب بودن  سبویی از اب قنات جابه جا نشده بود و به نقل پسر ایشان ابی اضافه  حتی برای باغچه خودشان هم برنداشته بودند. 

هم اکنون نیز بعد از گذشت حدود 20 سال از فوت ان مرحوم همه کسانی با ایشان برخورد داشته اند و به یاد دارند از وی به نیکی یاد مینمایند و بر این نکته تاکید دارند که با  رفتن کدخدا از میان ما  بتدریج آب قنات  نیز کم شد و قنات  تاریخی فیروزآباد شروع به خشک شدن نمود . 

روحش شاد و یادش گرامی باد 

سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز                  مرده ان است که نامش به نکویی نبرند 

هم اکنون فرزند برومند ایشان دکتر محمود  دانشمند به عنوان یکی از اساتید و پژوهشگران برجسته   در امریکا روزگار میگذراند و  مایه افتخارنه تنها  هر فیروزآبادی بلکه هر ایرانی می باشند .

بزوردی زندگی نامه  مرحوم علی اکبر دانشمند  را بر روی سایت فیروزآباد قرار خواهیم داد. 

 

 

 


تاریخ : دو شنبه 18 فروردين 1393
بازدید : 644
نویسنده : سردبیر

قنات فیروزآباد که طولانی ترین و قدیمی ترین قنات استان یزد محسوب میشود  هنوز زنده است و خبر ها حکایت از ان دارد که بدلیل بارندگی های اخیر  سطح ابهای عمقی بالا امده و هم اکنون حدود یک و نیم متر  آب در سرچشمه قنات فیروزآباد جمع شده است ولی متاسفانه راه عبورآن مسدود است  بزرگترین میراث پدرانمان  قنات هست و بدست حدود 40 نسل از مردم فیروزآباد احداث شده است  قطعا برای آزاد کردن راه  دوباره قنات به فعالیت و بودجه و همکاری مردم و ادارات دولتی نیاز است برآرود ها حاکی از آن است که با یک بودجه 100 میلیون میتوان مرمت و  باسازی راه آب قنان را انجام داد و ملیاردها تومان حریم قنات فیروزآباد را دوباره زنده کرد.  

یاد آور میشود که عمق قنات فیروزآباد از قنات زنده زارچ چند متر پایین تر است و هم اکنون  بودجه های میراث فرهنگی همه به قنات زارچ میرسد. مسئولین میراث فرهنگی شهرستان چرا در خوابی عمیق هستند ؟؟؟؟  مهم ترین اثر باستانی  شهرستان بدون شک از هر نظر قنات زنده فیروزآباد هست. زنده نگه داشتن این قنات میتواند اثر فرهنگی و توریستی بسیار ارزشمندی باشد. هنوز  مردم فیروزآباد  نسبت به بی توجهی  میراث فرهنگی به درخت سرو فیروزآباد  گله مند هستند درختی که میتوانست نماد زنده و تاریخی شهرستان باشد افسوس و صد افسوس که از میان ما رفت.


تاریخ : یک شنبه 17 فروردين 1393
بازدید : 725
نویسنده : سردبیر

ضمن  گرامیداشت  و تسلیت ایام شهادت بانوی دو عالم فاطمه زهرا سال نو بر شما فیروزآبادی های عزیز مبارک باشه . امیدواریم سال 93سالی سرشار از موفقیت  برای همه شما عزیزان باشه.

 

سیزده گردی در صحرای فیروزآباد:

 


تاریخ : یک شنبه 17 فروردين 1393
بازدید : 1066
نویسنده : سردبیر

سردار اخلاص و ایثار؛ شهید سیدرضا میرباقری

از زمان اعزام به جبهه، چهره‌ای دوست داشتنی و جذاب که از همه مسن‌تر به‌نظر می‌رسید توجهم را به خود جلب کرده بود. او اولین بخش‌دار میبد بود. اسمش سید رضا میرباقری و اهل فیروزآباد رستاق بود. بی اغراق، اخلاص از سر و رویش می‌بارید؛ این را همه میبدی‌هایی که در جبهه با او حشر و نشر داشتند تصدیق می‌کردند.

یادم هست در پادگان اهواز دوربین به دست در بین بچه‌ها عکس یادگاری می‌گرفتم. شهید میرباقری صدایم کرد و گفت: سید! یک عکس از من بگیر که اگر شهید شدم جلوی تابوتم نصب کنند. خندیدم! گفت: نخند سید! می‌ترسم شهید شوم و تنها عکس موجودم که با کراوات است را جلوی تابوتم نصب کنند! عکسی بگیر که به یادگار بماند…

IMG_0696

عکسی که از شهید میرباقری گرفتم

وقتی در پادگان غدیر که همان دانشگاه جندی‌شاپور بود اعلام شد نیروهای جدید جهت دریافت اسلحه بر اساس اسامی ‌مندرج در لیست اعزامی ‌به اسلحه‌خانه مراجعه کنند، شهید میرباقری متوجه شد اسمش در لیست نیست ظاهرآ با توجعه به موقعیت اجتماعیش مصلحت را در این دیده بودند که کارهای اداری مشغول شود. وقتی همه اسلحه شان را گرفتند دیدند که شهید میرباقری با اوقات تلخی هر چه تمام تر به فرمانده مراجعه و گفت: من از کارهای اداری و این کاغذها فرار کرده ام تا بتوانم به عنوان یک رزمنده اسلحه به دست دینم را به امام و کشورم ادا کنم. اسلحه ام را بدهید ولی هر کمکی که دستم بربیاید دریغ نمی‌کنم. خلاصه به هر شکلی بود اسلحه را گرفت و برگشت به سمت فرمانده و لیستها و برگه های اداری که تحویلش بود را دوباره پس گرفت.

روزها از پی هم می‌گذشت تا اینکه نامه ای از طریق همسرش به دستش رسید . داخل پاکت نامه، عکسی از دو فرزندش که در پارکی در کنار هم ایستاده بودند وجود داشت. شاید ثانیه ای بیشتر طول نکشید که عکس را به یکی از رزمندگان داد و تا لحظه شهادت دیگر سراغی از آن عکس نگرفت. بعدها گفته بود: نمی‌خواستم چهره معصوم و مظلوم بچه هایم باعث سست شدن اراده ام در شرکت در عملیات پیش رو شود.

IMG_0708

عکسی که برای شهید میرباقری ارسال شده بود/ سید احمد و سید امیر میرباقری

بعد از چند ماه و کسب آمادگی لازم به سمت استان ایلام و شهرستان دهلران عزیمت نمودیم. در خط مقدم مستقر شده و شروع به  ساخت خاکریز و بر پا نمودن چادرهای صحرایی نمودیم. چند روز بعد از طرف فرمانده تیپ نجف اشرف –شهید احمد کاظمی- اعلام زمان عملیات جهت آمادگی هرچه بیشتر رزمندگان شد. شب موعود فرا رسید. هوا کاملا صاف و بدون هر گونه ابری بود. نزدیکی های مغرب، نماز جماعت سه چهار نفره ای را به امامت شهید میرباقری اقامه کردیم. در رکعت سوم نماز بودیم که ناگهان آسمان شروع به غرش و بارش شدید باران نمود. آن قدر باران شدید بود که برای اقامه نماز عشاء مجبور شدیم هر کداممان زیر یک پتو پناه بگیریم.

رکعت دوم نماز عشاء بود که پتوها آن قدر خیس و سنگین شده بودند که ترجیح دادیم بدون آنها به نمازمان ادامه دهیم. باران همچنان به شدت و بی وقفه می‌بارید. رودخانه ای که تا چند دقیقه قبل خشک و بی آب بود ناگهان سیلی بنیان افکن به راه انداخت که قریب سیصد نفر از رزمندگانی که در کف رودخانه مستقر شده بودند را در کام خود فرو برد و فرسنگها دورتر اجساد مطهر آنها را بر جای گذاشت.

زمین پر از گل و لای، چادرها خیس خیس، لباس رزمندگان غرق در آب و تجهیزات و مهمات همه از باران خیس شده بودند. کم کم خبر پیچید که به خاطر این باران غیرمنتظره و سیل عظیم، عملیات لغو شده است. بچه های گروهان ما در یک چادر نسبتا بزرگ و خیس دور هم جمع شده بودند. همه ناراحت! بعضی چشم ها اشک بار. حتی بعضی ها بلند بلند گریه می‌کردند که ای خدا بعد از چند ماه انتظار عملیات و کلی آموزش و کوهنوردی و سینه خیز و تلاش حال خبر داده بودند که عملیات لغو شده است.

همان طور که هر کسی در لاک خودش فرو رفته و ناراحت بود ناگهان شهید میرباقری تمام قامت ایستاد و پیشنهاد داد بچه ها بیایید برای انجام شدن عملیات دست به دعا برداریم و با همدیگر دعای توسل بخوانیم شاید فرجی حاصل شد. کسی کتاب دعا همراهش نبود. شهید میرباقری خودش شروع کرد به نام بردن از چهارده معصوم و بچه ها یا وجیها عندالله… را با چشمانی اشکبار و سینه ای پر سوز زمزمه می‌کردند.

از پیامبر(ص) شروع کرد. نام امیرالمومنین، نام حضرت زهرا(س) و … هر چه به آخر دعا می‌رسیدیم سوز و گریه بچه ها بیشتر و بیشتر می‌شد. به حق خدا همین که شهید میرباقری نام مقدس امام زمان(عج) بر زبان جاری نمود و این فراز از دعا به یا وجیها که رسید ناگهان عزیز الله زارعی که معاون گروهان بود با سر و روی غرق در باران با خوشحالی وارد چادر شد و از همه خواست به سرعت جهت انجام عملیات از چادر بیرون زده و در پشت خاکریز مستقر شوند.

عجب لحظاتی بود! اشک صورت همه رزمندگان را پوشانده بود. گریه امان همه را بریده بود. بچه ها شهید میرباقری را مثل یک شمع در بر گرفتند و صورت نازنین او را غرق در بوسه می کردند. لحظات ناب معنوی عجیبی بر چادر حکمفرما شده بود. همه همدیگر را در آغوش میکشیدند. از هم حلالیت می‌طلبیدند. به همدیگر وعده دیدار در بهشت وشفاعت می‌دادند.

محمود امامی ‌در حالی که خودش خوشحال از خبر شروع عملیات بود با صدای بلند رو به رزمندگان گفت: بچه ها عروسی رفتن که گریه نمی‌خواهد. مثل مرد به دل دشمن خواهیم زد و امان دشمن را خواهیم برید. آماده شوید. به حول و قوه الهی پیروز می‌شویم.

در آن هوای سرد آبان ماه ایلام و با لباسهای خیس و در زمین گل آلود هر نسیمی‌که می‌وزید سوز شدیدی در وجودمان ایجاد می‌کرد. حدود ساعت ۱۱ شب به سمت خاکریز دشمن حرکت کردیم. تاریکی محض بر منطقه حکمفرما بود. پشت سر هم در یک زنجیره بزرگ ۹۰ نفره به جلو می‌رفتیم.

حدود ساعت ۴ صبح به خاکریز دشمن رسیدیم. دشمن تا بن دندان مسلح به شدت مقاومت می‌کرد. یادم نمی‌رود بالای یک تپه یک عراقی دوشکا به دست بچه ها را مثل برگ خزان روی زمین می‌ریخت. به شدت زمینگیر شده بودیم. ناگهان رزمنده ای از بچه های اصفهان در حالی که اسلحه اش را به روی زمین گذاشت سینه خیز روی گل و لای ها از پشت تپه به سمت آن عراقی حرکت کرد. چند لحظه بعد با فرو بردن سرنیزه اش در پشت گردن آن عراقی رگبار دوشکا خوابید و راه را برای پیشرفت بچه ها باز کرد. نزدیکیهای صبح خاکریز را شکسته و نمازمان را با پوتین و لباس گل آلود در سنگرهایی که با سرنیزه خودمان کنده بودیم خواندیم. بعد از نماز برای ادامه عملیات به خط شدیم. چند صد متری بیشتر جلو نرفته بودیم که در روبروی مان روی تپه نسبتا بزرگی با مقاومت شدید عراقی ها مواجه شدیم.

مثل نقل و نبات بر سرمان گلوله می‌بارید. در جلوی تپه میدان مین وسیعی دشمن ایجاد کرده بود. این را از آنجایی فهمیدیم که دیدیم ناگهان پای راست شهید میرباقری با انفجار یکی از مینها قطع شد. همه در پشت تپه زمینگیر شده و مترصد فرصت مناسب برای حمله بودند. تا نزدیکی های عصر هیچ کاری پیش نرفت. این وسط شهید میرباقری با پای قطع شده و خونریزی فراوان ساعتها در میدان مین باقی مانده بود و توام با ناله ذکر یا زینب بر زبانش جاری بود.

ناگهان محمود امامی‌ را دیدیم که در آن وانفسا به سمت شهید میرباقری دوید و با پنجه های قدرتمندش او را روی شانه گذاشت و به سمت ما دوید. چند قدمی‌بیش به جلو نیامده بود که ناگهان با صدای انفجاری متوجه شدیم که محمود هم به روی مین رفت و پای دیگر شهید میرباقری نیز با این انفجار قطع شد.

بچه ها با دیدن این صحنه خونشان به جوش آمد و با اذن فرمانده از حالت پدافند به حالت حمله آرایش گرفته و ساعتی بعد تپه با صد و شانزده اسیر عراقی که حتی یک فشنگ را هم جا نگذاشته بودند به دست بچه ها فتح شد. جالب بود که در میان اسراء عراقی، اتباع سودان، سومالی و مصر هم حضور داشتند.

پس از تصرف تپه مذکور بچه ها بر بالین شهید میرباقری حاضر شدند اما متوجه شدند در اثر خونریزی زیاد، روح بلند شهید میرباقری به ملکوت اعلی پیوسته است و این گونه بود که غم فراق این شهید بزرگوار تا ابد بر دل همه دوستان و همرزمانش باقی ماند.

در بیمارستان کاشانی اصفهان بستری بودم که خبر تشییع جنازه اش را در روزنامه دیدم. عکس جلوی تابوتش متاسفانه همان عکسی بود که او اصلا تمایل نداشت در جلوی تابوتش نصب شود اما بعدها هر کجا عکسی از شهید میرباقری دیدم همان عکسی بود که به تقاضای آن شهید در پادگان اهواز از او گرفته بودم.

روحش شاد و یادش گرامی

 

 http://mirmohamadi.net/?p=96

آخرین اخبار فیروزآباد را در اینجا دنبال نمایید و نظرات خود را با ما مطرح نمایید.

نظر شمل در مورد تشکیل شورای محل چیست؟

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 31
بازدید دیروز : 8
بازدید هفته : 53
بازدید ماه : 253
بازدید کل : 327354
تعداد مطالب : 212
تعداد نظرات : 418
تعداد آنلاین : 1

RSS

Powered By
loxblog.Com